ابزار رایگان وبلاگ

ابزار هدایت به بالای صفحه

دل نوشته... - دانلود.مطلب علمی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود.مطلب علمی
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

سلام بچه ها

من یه آدمی هستم که از منفی بافی به یه چیزی می رسم ،از انکار به واقعیت میرسم.

اما نه این نباید باشه،من باید رو خودم کار کنم.

این دنیا من رو جوری پرورش داده که فقط به ظاهر قضیه نگاه می کنم .

من یه آدم ترسو هستم که ادعای زیادی دارم ،من باید ادعای زیادی داشته باشم تا ضعف های خودم رو پنهان کنم .

این دنیا کاری با من کرده که وقتی می خندم فقط خدا می دونه که توی دلم چی می گذره .

من تنها با یه چیز تونستم تا این جا ادامه بدم ،اون هم توکل به خدا بوده.

توکل به معنای واقعی اینه که وقتی با خدایی هیچ غمی نداشته باشی و فکرت از همه جا و همه کس آزاد باشه ولی من نتونستم توکل را به معنای واقعی حس کنم.همیشه برای نگرانی خودم یه چیزی داشتم.

آره من جوری فکر میکنم که انگار همه در ها به روم بسته شده.

حالم از این دنیا و آدماش به هم میخوره ، سر مون رو کردیم توی برف و از هیچ جا و هیچ کس خبر نداریم.خبر نداریم که داریم با کار هامون آبروی چه کسی رو می ریم و به چه کسی آبرو میدیم .من نمی تونم منظورم رو درست به شما برسونم اونهم به خاطر این که از انشا و جمله نویسی بدم میاد.گاهی وقت ها سعی میکنم که آدم باشم ویا حداقل کاری به کسی نداشته باشم ولی اینجا طوریه که باید گرگ باشی تا نخورندت.اما مسئله اینه که گرگ هم نیستم ،شاید من وجود ندارم و فقط یه مشت گوشت متحرکم . گاهی اوقات اونقدر احساس بی ارزشی می کنم که می خوام بذارم و برم و دیگه برنگردم.

ما چه بخوایم چه نخوایم ،چهان سومی هستم . به نظر من تو جهان سوم حرفی از صاف و پاک بودن وجود نداره،آخه چرا؟

چرا ما باید هر روز کلاه کسی رو برداریم تا بتونیم خرج خودمون رو در بیاریم.مگه ما نمی دونیم که پول این کار حرومه.اونقدر بحث حروم خوری تو زندگی ما جریان داره که اصلا به چشم نمیاد،اصلا متوجه می شیم که این غذایی رو که بچه ی خودمون میدیم باعث بیچارگی خودش هم تو این دنیا و هم تو آخرتش میشه.تو مدرسه ،تو دانشگاه و....سر چیز های مختلف و بازی ها ی مختلف شرط بندی می کنیم .آره اولش پول می گیری و خیلی بهت میچسبه اما وقتی که پیشمیری می بینی تا اینجا خیلی پول از دست دادی .خیلی چیز ها هستند که حال می دند ،آیا ما باید از اون ها استفاده کنیم . یکی بهم گفت که کاری که میکنی رو برای خدا بکن ،گفت که دلش می خواد که آهنگ گوش بده اما بخاطر اینکه خدا گفته گوش نکن گوش نداده،خدایش تا الآن هم هرچی از خدا خواسته بهش داده.گفتن این حرف ساده ست اما عملش چطور؟کدوم ما این طوری هستیم؟ کدوم ما میتونیم که این طوری باشیم؟

اونقدر شیطان درون ما جریان داره که به کل عوضمون کرده.باید جای اشغال شده ی قلبمون رو توسط اون آزاد کنیم تا به صاحب اصلیش ،خدا برسه.

جامعه ما یک جامعه به ظاهر اسلامیه اما از وضع حجاب خانم ها گرفته تا رشوه خوری دکتر بیمارستان .اگه بیمار جلوی دکتره در شرف مرگ باشه،تا دکتر زیرمیزی نگیره عملش نمیکنه.بیشتر کار هامون هم شده ریا ،نمونه اش این که طرف نمازش رو میخونه اون هم پشت سر امام مسجد اما بقیه کارها رو هم می کنه ،چیزی که نباید بخوره رو میخوره و...البنه همه این توری نیستند ولی اکثر مون همین توریم.

حرفی از امام های معصوم مون تو جامعه نیست.آخه چرا ؟یعنی اونقدر پست شدیم که از چشمشون افتادیم؟

ساده نیستم اما ساده زیستن رو دوست دارم.

 


 
[ دوشنبه 91/3/22 ] [ 10:47 صبح ] [ گمنام ]
          

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب



در این وبلاگ
در کل اینترنت